بهبودی

ساخت وبلاگ
برگرفته از کتاب کارگاه بهبودی نوشنه مجتبی دشتیhttps://s6.uupload.ir/files/img_20231026_135440_220_j4na.jpg37. آیا علايم هشداردهنده در مورد بیماری خود و فرزندانم را نادیده می‌گیرم و فکر می‌کنم بالاخره یک جوری می‌شود یا همه چیز درست خواهد شد؟ توضیح دهید.عادت‌هاي خودمحورانه، ترس و باورهای غلط موجب پشت‌گوش ‌انداز‌ی‌های ماست. عدم برنامه‌ریزی و بی‌تفاوتی در مورد بیماری خود و اطرافیانم موجب می‌شود علايم هشداردهنده را نادیده بگیرم.38. آیا تاکنون وقتی در معرض یک خطر جدی قرار گرفته‌ام نسبت به آن بی‌تفاوت بوده‌ام؟ اتفاق افتاده که به خاطر اعتیادم قادر به حمایت از خود در برابر خطر نباشم؟ توضیح دهید.من همیشه در برابر خطرهای جدی واكنش‌هاي بدون فکر از خود نشان می‌دادم و روزی رسید که نتوانستم از خود دفاع کنم. به خاطر بحران‌های مادی و اجتماعی توانایی روبرو شدن با کسی را نداشتم. اگر حقّم را می‌خوردند می‌گفتم واگذار می‌کنم به خدا. در اصل چیزی که باعث می‌شد من به این روز بیفتم بی‌تفاوتی‌اي که در راس بیماری ما حکومت می‌کرد بود یا انکار بیماری، انکار آشفتگی زندگی، انکار عجز، خودکم‌بینی، ترس، و معمولاً ارزیابی خود و آگاهی داشتن از ضعف و ناتوانی خودم موجب می‌شد نتوانم از خودم حمایت کنم و اوضاع هم‌چنان بدتر می‌شد.39. آیا تاکنون به خاطر اعتیادم به کسی صدمه رسانده‌ام؟ توضیح دهید.بسیار زیاد، چه از طریق نقايص، چه از طریق مصرف مواد مخدر، از نظر گفتار، کردار و رفتار، مالی، عاطفی، احساسی از طریق وسوسه، اجبار و عادت‌هاي خودمحورانه و از لحاظ روحی روانی ـ روانی، مادی و معنوی به دیگران صدمه رسانده‌ام.40. آیا من کج‌خلقی و یا رفتار خشمگینانه دارم و یا بر اساس احساساتم، عکس‌العمل نشان می‌دهم که باعث خدشه‌دار شدن بهبودی ...
ما را در سایت بهبودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7dashti6208 بازدید : 29 تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1402 ساعت: 18:17

برگرفته از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی48. چه چیز مرا متقاعد میسازد که دیگر نمیتوانم با موفقیت مصرف کنم؟عجزهای گذشته، شناخت بیماری، آگاهی از ضعف‌ها، با مصرف نقص‌ها در من بروز می‌کنند، لذت بردن از پاکی امروز، خدمت و لذت بردن از آن، در مصرف مواد مخدر هیچ‌گونه موفقیتی وجود نداشته و ندارد و نمی‌توانم خود را به چیزی متقاعد سازم که وجود ندارد. درک شرایط زندگی امروز و بدون مصرف مواد، انتهای مصرف مرگ، ناکامی است و در آخر این نکته‌ي مهم که زندگی گذشته‌ي من دلیلی محکم بر این مطلب است که هیچ وقت نتوانستم با موفقیت مصرف کنم حتی با بهترین شرایط49. آیا پذیرفته‌ام که بعد از مدت‌های طولانی پاکی باز هم کنترلی نخواهم داشت؟هر چیز که قدرتش از من بیشتر باشد روی آن کنترلی نخواهم داشت. در مقابل هر چیزی که ناتوانم کنترلی ندارم و هر چیزی را که بشود کنترل کرد لذت ندارد. من نمي‌توانم چيزهايي را كه برايم لذت‌بخش است، كنترل كنم.زمان نمی‌تواند لذت چیزی را از بین ببرد و با یادآوری آن، به‌طور مجدد تداعی می‌شود.من به اين نتيجه رسيده‌ام كه هيچ‌گاه نمي‌توان مصرف موادمخدر را كنترل كرد. و این ثابت شده است، ولی می‌توانم روی ضعف‌هایم به توانایی برسم و آنها را به تعادل برسانم. می‌توانم برای از بین بردن لذت‌های منفی لذت‌های مثبت را جایگزین کنم. .( منبع قسمتی از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی چاپ دهم@socialpathologist)امروز به این باور رسیده‌ام که با مصرف دوباره، بیماری عود خواهد کرد و کنترل همه چیز از دستم خارج خواهد شد و، تسلیم نخواهم بود.https://s6.uupload.ir/files/img-20231030-wa0182_umdk.jpg50. آیا می‌توانم بهبودی‌ام را بدون تسلیم کامل شروع کنم؟نقطه‌ي آغاز فرایند بهبودی، تسلیم می‌باشد و تداوم این حرک بهبودی ...
ما را در سایت بهبودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7dashti6208 بازدید : 34 تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1402 ساعت: 18:17

7ـ اخیراً بیماری من به چه شکل و فرم خاصی بروز پیدا کرده است؟گاهي تصور می‌کنیم که با قطع مصرف شریان اصلی فعالیت بیماری را قطع کرده‌ایم در صورتي که چنین نیست و فقط ما زمانی می‌توانیم این کار را انجام دهیم که اصولی را که ضامن پاکی و تداوم بهبودی ماست را به‌طور كل بپذیریم و به آنها عمل کنیم و هر زمانی که از اصول و برنامه‌ي بهبودی تخطی کنیم باید اذهان داشت که به‌طوريقين بیماری‌امان فعال شده و اختیار، ما را در دست گرفته است.به طور معمول نداشتن تعادل موجب بروز بیماری اعتیاد خواهد شد امروز بیماری اعتیاد با استفاده از نقايص شکل و فرم می‌یابد مثل: توجیه و بهانه، بهاء‌دادن به هوای نفس، غرور و خودخواهی، توقع از خود و دیگران، خودکم‌بینی، تصورات باطل، تراز دیگران را گرفتن، وسوسه، رویابافی، قضاوت و افراط.8ـ آیا اخیراً شخص ـ مکان و یا چیزی من را وسوسه کرده است؟ اگر پاسخ مثبت است آیا این حالت روی روابط من با دیگران تاثیر گذاشته؟ به چه صورت دیگری این وسوسه از لحاظ جسمی ـ معنوی و احساسی بر من اثر گذاشته؟وسوسه باعث مسدود شدن راه صحيح بروز احساسات، عدم ارتباط سالم با دیگران و عدم استفاده از جنبه‌های مثبت مکان و زمانی که در آن قرار گرفته‌ایم می‌شود.وسوسه در فکر و مغز انسان شکل می‌گیرد، و به همين دليل فرد قسمتی از انرژی خود را به آن اختصاص می‌دهد و اين عمل باعث کاهش انرژی بدن مي‌شود و تاثیراتش را بر جسم مي‌گذارد و به تبعیت روح ناآرام، جسم هم تاثیر می‌گیرد.از نظر جسمانی: سردرد، پرخوری، خواب زیاد و کسالتاز نظر معنوی: دچار توهم می‌شوم و ارزش‌های خود را زیر پا می‌گذارم.از نظر احساسی: تمام احساسات من از تعادل خارج می‌شود و من راه برخورد با این احساسات را نمی‌دانم.از نظرمعنوی: احساس کامل شدن می‌کنم و خدا بهبودی ...
ما را در سایت بهبودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7dashti6208 بازدید : 26 تاريخ : جمعه 13 بهمن 1402 ساعت: 19:20

کارگاه بهبودیقدم اول سئوالات هفدهم الی بیست و چهارم برگرفته از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی17ـ چه شرایطی باعث شد قدم یک را به طور منظم کار کنم؟شرایطی هم‌چون رسیدن به انتهای خط مصرف، ترس از لغزش، آگاهی در مورد بیماری اعتیاد، زندگی و درد و رنج‌های گذشته، عدم تعادل، آشفتگی در زندگی، پذیرش خودم به عنوان یک بیمار و هنگامی که فهمیدم مشکل من بیماری اعتیاد است نه مواد مخدر، زمانی‌که نتوانستم حقیقت بیماری‌ام را انکار کنم، پذیرفتم و تسلیم شدم. و هم‌چنین بعد از پیوستن به انجمن و پاك شدنم و قرار گرفتن در مسیر بهبودی فکر می‌کردم تمامی مشکلات حل می‌شود ولی با گذشت مدتی متوجه شدم مشکل من بیماری اعتیاد است و با یک نگاه گذرا به زندگی عضوهای قدیمی متوجه شدم آنها با انجام دقیق و منظم اصول این برنامه در زندگی‌شان تا حدودی به موفقیت دست‌یافته‌اند. پس من هم خود را ملزم به اجرای این قدم‌ها به‌خصوص قدم یک نمودم كه این قدم مهم‌ترین حايل بین من و مواد مخدر است.18ـاولین باری که تشخیص دادم اعتیاد برای من یک مشکل شده چه زمانی بود؟آیاسعی کردهام آنرا اصلاح کنم؟ اگر آری چگونه؟ اگر نه چرا؟زمانی که متوجه شدم اختیار مصرف مواد از دستم خارج شده، وقتی که دست به هر کاری زدم با شکست روبرو شدم، هر کاری برای رفع‌و‌رجوع آن می‌کردم بدتر می‌شد، دروغ می‌گفتم و انکار می‌کردم باز هم بدتر می‌شد. هیچ وقت امید نداشتم از این دام بیرون بیایم تمام ارتباطات من قطع شد. تنهایی گریبانم را ‌گرفت و مصرفم بیشتر ‌شد تمام نقشه‌هايم نقش بر آب ‌شد. در نتیجه دوباره احساس تنهایی ‌کردم و منزوی ‌شدم. امروز با کارکرد قدم‌ها و انتقال آنها بر مشکلاتم فائق می‌آیم و با آگاهی سعی در حل مشکل دارم. هنگامی که خود را با آدم‌های عادی مقایسه می‌ک بهبودی ...
ما را در سایت بهبودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7dashti6208 بازدید : 26 تاريخ : جمعه 13 بهمن 1402 ساعت: 19:20

https://s6.uupload.ir/files/img_20231013_224047_980_xbxh.jpgبرگرفته از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی #مجتبی_دشتی25. اعتیاد من چگونه باعث آزار رساندن به خود و دیگران شده است؟از روی خودمحوری، غرور، خشم، عصبانیت، خودخواهي تاییدطلبی و لذت‌جویی باعث آزار دیگران شده‌ام با خودمحوری موجب بروز مشکلات در زندگی اطرافیانم شده بودم غرور و خشم و عصبانیت من موجب سوءاستفاده از دیگران شده بود و منیّت و تاییدطلبی باعث شده بود که به شخصیت معتاد خود آفرین می‌گفتم خسارت‌هایی که به خودم زدم موجب فقر اقتصادی، خرابی ظاهر، آشفتگی زندگی‌ام شده بود خودخواهی باعث شده بود با خوردن مشروب و موادمخدر از كنترل خارج ‌شوم و به دیگران آسیب برسانم. کسانی که با من در ارتباط بودند زیان دیدند چون این جریان آن‌قدر قدرتش زیاد بود که همگی را به درون می‌کشید و من قدرت آن را نداشتم که آن را متوقف کنم، تعهدپذیر نبودم و موجب خسارت زدن به خود و اطرافیانم شده بودم مثل فروش مواد، منتقل کردن بیماری خود به خانواده در کل با رفتار، کردار و گفتار موجب خسارت به اطرافیانم شده بودم.من تکه‌ای از پازل زندگی هستم که اعتیاد مرا از جای خود بیرون آورده بود.26. مفهوم غیرقابل اداره برای من چیست؟تمام آن چیزهایی را که در اختیار ماست و اداره‌ي آن به عهده‌ي ماست به واسطه‌ي مصرف مواد و اعتیاد فعال از دست می‌دهیم و زندگی را غیرقابل اداره می‌کنیم. یعنی توانایی کنترل چیزهایی که به ما ربط دارد را به مرور از دست می‌دهیم، نداشتن مدیریت در زندگی، بی‌مسوولیتی، بی‌برنامه گی باعث اداره‌ نشدن زندگي مي‌شود. امروز پی برده‌ایم، نیرویی به اسم وسوسه که از من قوی‌تر است، اداره‌ي زندگی را از دست من خارج می‌کند. ما گاهی در مقابل احساساتمان هم عاجز هستیم و نم بهبودی ...
ما را در سایت بهبودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7dashti6208 بازدید : 29 تاريخ : جمعه 13 بهمن 1402 ساعت: 19:20